هيچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد

زندگی یک مهمانی اجباری ست
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
من از عطر آهسته ی هوا می فهمم
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴

هيچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد

می دانم
حالا سالهاست که ديگر هيچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد
حالا بعد از آن همه سال، آن همه دوری
آن همه صبوری
من ديدم از همان سرِ‌ صبحِ آسوده
هی بوی بال کبوتر و
نایِ تازه‌ی نعنای نورسيده می‌آيد
پس بگو قرار بود که تو بيايی و … من نمی‌دانستم!
دردت به جانِ بی‌قرارِ پُر گريه‌ام
پس اين همه سال و ماهِ ساکتِ من کجا بودی؟
می‌دانم که می‌مانی
پس لااقل باران را بهانه کُن
دارد باران می‌آيد
مگر می‌شود نيامده باز
به جانبِ آن همه بی‌نشانیِ دريا برگردی؟
پس تکليف طاقت اين همه علاقه چه می‌شود؟
سید علی صالحی

وکتور-پاکت-نامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *