برای پرنده­‌ای در بند
۲۱ اسفند ۱۳۹۸
دلقک ملی یا قهرمان ملی2
۲۱ اسفند ۱۳۹۸

نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم

نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم

مسيرِ زندگيمان طورِ ديگرى رقم ميخورد

دوست داشتن هايمان را راحت تر جار ميزديم
لباسى را بر تن ميكرديم كه سليقه ى واقعيمان بود

آرايشى ميكرديم كه دوست داشتيم
دلمان كه ميگرفت،مهم نبود كجا بوديم،
بى دغدغه اشك ميريختيم
صداى خنده هايمان تا آسمانِ هفتم ميرفت
با پدر و
مادرمان دوست بوديم
حرفِ يكديگر را مي خوانديم
نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم،
خودمان براى خودمان چهارچوب تعريف مي كرديم
روابطمان را نظم ميداديم
دخترها و پسرهايمان،
حد و مرزِ خودشان را مي شناختند
نيمى از دوست داشتن هايمان،
به ازدواج منجر ميشد
نگرانِ حرفِ مردميم
كه چگونه رفتار كنيم كه مبادا پشتِ سرمان حرف بزنند
كه مبادا از چشمشان بيفتيم
كه مبادا قطع شود روابط خانوادگيمان
ما در دورانى هستيم
كه نه براى خودمان
براى مردم زندگى مي كنيم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *