پر کن ..تو یکی جام …کن تلخ مرا کام
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
سؤالات تلخ
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶

من داشتم زندگی مو می کردم !

وقتی مرزبان هاا رو..به رگبار بستن !
من داشتم زندگی مو می کردم !

وقتی کولبرها رو بهمن برد،
من داشتم زندگی مو می کردم!!

وقتی پلاسکو سوخت و فرو ریخت
من داشتم زندگی مو می کردم ..

وقتی اهواز تو خاک خفه شد
من داشتم زندگی مو میکردم !!

الانم که طوری نشده!؟
یخورده تجمع و رای و خالیبافان و !!!؟با .. اوووم
مثل اینکه دیروزم یه معدن منفجر شده
ریزش کرده و ….
خاطره ی روز کارگر کمی بوی
خاک و خون و سوختگی گرفته
و الانم اجازه بدین طبق روال به..  به به و
چح چح و.. خودمون برسیم !!
“لطفن” وانقدری بدونید که

photo_2017-05-05_14-55-11

 
خدا رو شکر،  آقایان وآقا زاده هاا..”!؟”
در محل حاضر شدن
استاندار عزای عمومی اعلام کرده
و ما هم پا به پای خبرگزاری ها،
با زنده ها عکس سلفی میذاریم
پست سلفی میزاریم
تسلیت سلفی میگم و
دیگه از این بیشتر چه می خاهیننننن ؟

خب ینی به آدم بر می خوره! 
احساساتش خسته میشه!!
اصلن اینها برای روحیه ضرر داره!!!
الانم یهو افسردگی گرفتم !
ااااه/

پس بهتره که منم به شعر وترانه هام برسم
تا برای  فاجعه ی بعدی سرحال و قبراق باشم
“دوستان عزیز!”
______
#مرتضا  حقانی
خانه از پای بست ویران است …
#13 اردیبهشت_زغال_سنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *