خانه ی پدری کجاست؟
۸ فروردین ۱۳۹۶
سیزده بدر 2
۱۲ فروردین ۱۳۹۶

مادر

الان ده دقيقه ست كه بهش شب بخير گفتم باز هم يادش رفت قطع كنه
هر بار كه اين اتفاق ميفته خيره ميشم به گوشي و همه تن ميشم
گوش و دل ميسپرم به دعاهايي كه زير لب روونه ي زندگيم ميكنه
..

yfl5_hhe1100
اين بار اما چقدر خسته بود..
چه زود خوابش برد و من دقايقي طولاني جرعه جرعه نفس كشيدم نفس كشيدنش رو…و
از شما چه پنهون سخت باريدم

خيلي تلخه وقتي بالت بسته ست
در فراق كسي كه دلت بهواي ديدنش پر ميكشه و شيرينه
اما حس اينكه او در سرزميني ديگه شايد به همين هوا زنده ست…..
چي بگم…
قدر مادرهاتون رو بدونيد ..
اگر نزديكتون هستند روزي ده بار در اغوش بگيريدشون
و بهشون بگين كه چقدر شادين از بودنشون ..
عطر تنشون رو عميق نفس بكشيد
و جاي من رو هم خالي كنيد كه ديوانه وار دلتنگشم
نکنه مادرم پر بکشه وبره
وای خدا نکنه !!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *