تابلوی زیبائی از استاد علی شیرازی
۷ فروردین ۱۳۹۴
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
۸ فروردین ۱۳۹۴

سپیده ی عشق"

آسمان همچو صفحه ی دل من

روشن از جلوه های مهتاب است

امشب از خواب خوش گریزانم

که خیال تو خوشتر از خواب است

خیره بر سایه های وحشی بید

می خزم در سکوت بستر خویش

باز دنبال نغمه ای دلخواه

می نهم سر به روی دفتر خویش

تن صدها ترانه می رقصد

در بلور ظریف آوایم

لذتی ناشناس و رؤیا رنگ

می دود همچو خون به رگهایم

آه … گویی ز دخمه ی دل من

روح شبگرد مه گذر کرده

یا نسیمی در این ره متروک

دامن از عطر یاس تر کرده

بر لبم شعله های بوسه ی تو

می شکوفد چو لاله گرم نیاز

در خیالم ستاره ای پر نور

می درخشد میان هاله ی راز

ناشناسی درون سینه ی من

پنجه بر چنگ و رود می ساید

همره نغمه های موزونش

گوئیا بوی عود می آید

آه … باور نمی کنم که مرا

با تو پیوستنی چنین باشد

نگه آن دو چشم شور افکن

سوی من گرم و دلنشین باشد

بی گمان زان جهان رؤیایی

زهره بر من فکنده دیده ی عشق

می نویسم به روی دفتر خویش :

” جاودان باشی ای سپیده ی عشق “
زنده یاد فروغ فرخزاد

 

21181_(720x540)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *