دوست من
چیزی نگو!…اصلا خوشبختی مایل به تکرار هیچ حقیقتی نیست..
.بگذار برای لرزیدن دل ،
بهانه هایم را خوب بلد باشم!
برای فراموشی هم…
…یا نه! اصلا فقط برای درد های من هم جایی بگذار توی چمدانت.
و انها را با خود ببر به شهر عشق ..
به شهر مهربانی وراستی
وبه دیار دوست داشتن ها ..
انجا که پرنده ها قفس را نمی شناسند
انجا که گلها مصنوعی نیستند ..از ظلم وریا خبری نیست
شعر است وترانه واواز وگل …لبخند است وساغر وسلام
انجا که عشق را در بازار عشق فروشها نمی فروشند
.انجا که ادمها ..ادمند
می دانی کجاست ؟؟
خواهی برد؟؟؟؟