فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام …..ولی به ز مال اوقاف است
به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش
که هر چه ساقی ما کرد عین الطاف است
خواجه رند شیراز حافظ بزرگ
————–
درد بر وزن خورد ته نشین شراب است
خواجه بزرگ شاید گوشه چشمی به این ابیات وغزل عرفی شیرازی داشته است که در زمان او میزیسته است
وبا ان همانند هائی دارد
می مغانه که از درد شور و شر صاف است
به محتسب ندهی قطره ای که اسراف است
امام شهر ز سرجوش خمر نپرهیزد
نزاع بر سر ته شیشه های ناصاف است
مذمت می و مطرب ز گمرهی چه عجب
که شیوه دانی شهدش بهین اوصاف است
عرفی شیرازی