ایندم منم که بیدل و بی‌یار مانده‌ام

دعــا بـــده بـــــروم
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
زندگی کن
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴

ایندم منم که بیدل و بی‌یار مانده‌ام

ایندم منم که بیدل و بی‌یار مانده‌ام

…در محنت و بلا چه گرفتار مانده‌ام؟

با اهل مدرسه چو به اقرار نامدم

با اهل مصطبه چه به انکار مانده‌ام؟

در صومعه چو مرد مناجات نیستم

2 (2)

در میکده ز بهر چه هشیار مانده‌ام؟

در کعبه چون که نیست مرا جای، لاجرم

قلاش وار بر در خمار مانده‌ام

11

ساقی، بیار درد و از این درد یک زمان

بازم رهان، که با غم و تیمار مانده‌ام

در کار شو کنون، غم کاری بخور، که من

از کار هر دو عالم بی‌کار مانده‌ام

کاری بکن، که کار عراقی ز دست رفت

در کار او ببین که: چه غمخوار مانده‌ام

از  فخر الدین عراقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *