طاقت دیدار
۱۳ شهریور ۱۳۹۴
هميشه
۱۴ شهریور ۱۳۹۴

آه شبانه

دست به دست مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانب خانه می روی

00 (5)
 

بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی

من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی

در نگه نیاز من موج امیـــــــــــــــــــــد ها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی

گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی

31775_(400x564)

حال که داستان من بهر تو شد فسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟
  دکتر شفیعی کدکنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *