قهوه تلخ
۲۷ آذر ۱۳۹۲
گلزار
۲۷ آذر ۱۳۹۲

مداد تراش زندگی

تق،
صداي شكستنش بود
و سكوتي محض،صداي افتادنش درهمان
نقطه خط ادامه داشت ولي مداد ديگر ادامه نداد …
چون شكسته بود …
اما فقط براي چند لحظه …
مداد سكوت را شكست و قد علم كرد و با
كمك مدادتراش فرياد زد كه من هستم و ادامه داد …تا خود ،خود ،
بي نهايت؛زندگي ادامه دارد،
با تمام شكستن هايش ،گاهي دلت … گاهي غرورت … گاهي بغضت … و گاهي تمام وجودت مي شكند …
اما بدان كه هميشه يك مدادتراش هست …كه تيز كند اميدت را ،
كه تو را زيبا كند تا بايستي و بگويي كه من هستم و ايستاده ام
تا آخرين لحظه ي عمر ،تا آخرين نفس ….

1520807_623894314336616_769379777_n

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *