از مترسکی سوال کردم: آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشدهای؟
پاسخم داد: در ترساندن دیگران برای من لذتی بسیار و به یاد ماندنی است،
پس من از کار خود راضی هستم
و هرگز از آن بیزار نمیشوم!
اندکی اندیشیدم و سپس گفتم:
راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!
گفت: تو اشتباه میکنی!
زیرا هیچ انسانی نمیتواند چنین لذتی را ببرد،
مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!
ومغزش را نیز کلاغها خورده باشند