چنار پیر
۱ مهر ۱۳۹۶
ﻫﻴﭽﻜﺲﻋﺎﺷــــــﻖ..ﻧﺒـــﻮﺩ
۹ مهر ۱۳۹۶

عاشق نشدی زاهد

عاشق نشدی زاهد ، دیوانه چه می دانی

در شعله نرقصیدی ، پروانه چه می دانی

نقاشی های زن  (44)

لبریز می غمها ، شد ساغرِ جان من

خندیدی بگذشتی ، پیمانه چه می دانی

یک سلسله دیوانه ، افسون نگاه او

ای غافل از آن جادو ، افسانه چه می دانی

من مست می عشقم ، و از توبه که بشکستم

راهم مزن ای عابد ، می خواره چه می دانی

تا چند فریبی خلق با نام مسلمانی

عاشق شو و مستی کن ، ترک همه هستی کن

سر بر سر سجاده ، می خوردن پنهانی

 

namaz_mohr_tasbih

ای بت نپرستیده ، بت خانه چه می دانی

تو سنگ سیه بوسی ، من چشم سیاهی را

مقصود یکی باشد ، بیگانه چه می دانی

تا چند فریبی خلق ، با نام مسلمانی

سر بر سر سجاده ، می خوردن پنهانی

روزی که فرو ریزیم بنیاد تعصب را

دیگر نه تو مانی ، نه ظلم و پریشانی

“هما میر افشار”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *