و باز عزیمت ما
و یک دنیا توشه ی عاشقانه از ترانه های آبی یک زن
دستان من بر پوست تنت میرقصند
دکمه های تو باز
و مور مور این رویا
تو که در اوج
و من سوار بر موج
و اقیانوس ما چه آرام و آبی است
کمی از آفتاب نگاهان مشتاق تو بر تن خیس دریایی ام
بی تابی و حسرت فتح این تن را در سوزنده نگاه تو میخوانم
بیا..امشب شب مست
و واژه های من با تو راز ها دارند …