اگر با تمام وجود بخواهی که روز شود
روز می شود حتما
روزِ اولی که شب هنوز
هوای این همه ترس و تاریکی نداشت
خیلیها می گفتند
دیگر کارِ چراغ و ستاره تمام است
اما دیدی آرام آرام دلمان به بیکسی
صدایمان به سکوت وچشمهایمان به تاریکی عادت کردند
حالا هنوز هم می شود
در تاریکی راه افتاد و
از همهمه ی هوا فهمید
که رودی بزرگ نزدیکِ همین تشنگیهای ما میگذرد