بیا یک لیوان شعر سهراب بنوشیم!
۲۱ آبان ۱۳۹۵
پائیز 1
۲۸ آبان ۱۳۹۵

روزگار بمن اموخت

روزگار بمن اموخت
وقتی تصمیم گرفتی از زندگی کسی خارج شوی
با شکوه چون رنگین کمان برو

14729379_1095769203852596_6378329949268070032_n
ارام ..بی صدا و…ولی قاطع…بگذار با حسرت رفتنت را بنگرند
برو وزیرلب ترانه . از برت دامن کشان ..رفتم ای نامهربان
از من ازرده دل ….کی دگر بینی نشان ..
رفتم که رفتم را زمزمه کن
به همهمه پشت سرت .
.یا حتی فریاد ها وتهمت ها هم توجه نکن
روزگار به او می فهماند .چه گلی بودی
بگذار بعد از تو تمام آدم ها را با تو مقایسه کند
بگذار عیار خوبی ها شوی
یقین بدان بعد از تو کسی به چشمش نخواهد آمد
وانگشت حسرت به دندان خواهد گزید
ولی چه سود
و این تنها جزای آدم قدر ناشناس است !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *