صفحه اصلی
اشعار
حضرت مولانا
حافظ
احمد شاملو
وحشی بافقی
رهی معیری
خواجوی کرمانی
سعدی شیرازی
صائب تبریزی
سنائی غزنوی
شعرای خارجی
فروغ فرخزاد
فروغی بسطامی
فریدو ن مشیری
معاصر
تک بیت های زیبا
ترجمه اشعار خارجی
عرفان
نیایش
ساقی نامه
سماع
تابلو ها
مرتضی کاتوزیان
خط نستعلیق
اسرافیل شیر چی
فریدون رسولی
مجید اورئی
طبیعت
پروانه
گل ها
پائیز
نقاشی
حکایت ها
عاشقانه ها
متفرقه
مادر
تماس با من
رهی معیری
صفحه اصلی
اشعار
رهی معیری
فیلتر
دسته بندی شده در
برچسب ها
نویسنده
نمایش همه
همه
ائین های ایرانی
احمد شاملو
ادمهای خوب
اسرافیل شیر چی
اشعار
بهارانه
پائیز
پروانه
تابلو ها
ترجمه اشعار خارجی
تک بیت های زیبا
حافظ
حضرت مولانا
حکایت ها
خط نستعلیق
خواجوی کرمانی
رهی معیری
ساقی نامه
سعدی شیرازی
سماع
سنائی غزنوی
سنت ها
سوگ نامه
شعرای خارجی
صائب تبریزی
طبیعت
عاشقانه ها
عرفان
فروغ فرخزاد
فروغی بسطامی
فریدو ن مشیری
فریدون رسولی
گل ها
مادر
متفرقه
مجید اورئی
مرتضی کاتوزیان
معاصر
نقاشی
نوروز
نیایش
وحشی بافقی
همه
همه
سپهر افتخاری
پرویز افتخاری
۱۷ آذر ۱۳۹۶
مستان خرابات،
مستان خرابات، ز خود بی خبرندجمعند و ز بوی گل پراکنده ترند ای زاهد خود پرست، با ما منشینمستان دگرند و خود پرستان دگرندزنده یاد رهی
[…]
۵ خرداد ۱۳۹۴
ساغر صبح
شکوه ای نیست ز طوفان حوادث ما را دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند جرعه نوشان تو ای شاهد علوی چون صبح باده از ساغر
[…]
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
ترک خودپرستی کن
گر به چشم دل جاناجلوه های ما بینی در حریم اهل دل جلوه خدا بینی راز آسمانها را در نگاه ما خوانی نور صبحگاهی را بر
[…]
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
خانمانسوز بود، آتش آهی گاهی
خانمانسوز بود، آتش آهی گاهی ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی گر مقدر بشود، سلک سلاطین پوید سالک بیخبر خفته براهی گاهی قصه یوسف و
[…]
۱۱ فروردین ۱۳۹۴
غنچه پژمرده
عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است هر که از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است چرخ غارت پیشه را با بینوایان
[…]
۱۱ فروردین ۱۳۹۴
غباری در بیابانی
نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
[…]
۲۶ آذر ۱۳۹۲
دمی دیگر با رهی معیری
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند نه ز پای می نشیند نه قرار می پذیرددل آتشین من بین
[…]
۱۹ آذر ۱۳۹۲
دمی با رهی معیری
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
[…]