روزی خواهم امد
۳۰ شهریور ۱۳۹۲
سحر
۱ مهر ۱۳۹۲

قهوه تلخ

لبخند می زنم

اما مثل ته مانده ی یک فنجان قهوه

سرد و تلخم.

این لبخند نیست

تلخند است…!!

مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند

دیگر نگران داسها ..هم نیستم.

فنجان قهوه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *