درباره سماع(2)
۱۴ آبان ۱۳۹۳
یاران این دیار
۱۵ آبان ۱۳۹۳

سفره پدر

ﭘﺪﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﺎﻟﯽ
ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﭘﺪﺭ…
ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﭘﺪﺭ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
حتی یک قیمه نذری هم نیاورده بود
دیگران نگذاشته بودند بگیرد
ﺳﻔﺮﻩ ﻗﻠﺒﺶ ﺭﺍ
ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺴﺘﺮﺩ!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﻢ
ﻣﺜﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﻬﺎ
ﯾﮏ ﺷﮑﻢ ﺳﯿﺮ ﻣﺤﺒﺖ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ……
ولی چشمشان به یخچال های پر نذری نبود
انها قبلا عکس قیمه را زیاد دیده بودند

10007245_688883421207845_754648669742811044_n

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *