… یه همیشگی
۲۱ مرداد ۱۳۹۵
اصطلاح "بوق سگ" چیست؟
۲۲ مرداد ۱۳۹۵

رستم،پهلوان ایران زمین…

روایت زندگی رستم از منظری دیگر

رستم،پهلوان ایران زمین…

رستم یا رستم دستان،در داستانهای ملی ایرانیان و شاهنامه فردوسی بزرگ حکیم توس،
پسر زال و رودابه-برادر ناتنی شغاد و زواره-شوهر تهمینه و… – پدر سهراب،فرامرز و بانو گشسپ. است

رستم از عهد پادشاهی منوچهر تا روزگار بهمن پسر اسفندیار،زیست .

در زمان تولد،درشت پیکر بود،چنان که درد زایمان رودابه را فرا گرفت،
و به چاره گری سیمرغ پهلوی مادرش را شکافتن و او زاده شد..(.نخستین سزارین در جهان منسوب به رستم )
در جوانی بسیار زورمند و قوی هیکل بود،چنان که پایش در سنگ فرو می رفت و از خداوند خواست که از زورش مقداری بکاهد…

نخستین هنر نمایی اش در کودکی کشتن پیل سپید سام بود که شبانه از بند گریخته بود.بعدها در راه ایران بسیار هنرنمایی و جانفشانی کرد،
و لقب جهان پهلوان گرفت.

به دستور سام به سراغ کی قباد،در البرز کوه رفت،تا او را به تخت شاهی بنشاند…

photo_2016-08-12_08-52-50

برای رهانیدن کاووس شاه و دیگر سرداران به مازندران رفت و در این سفر از هفت خوان به سلامت گذشت و دیو سپید را کشت
.داستان های زیبای هفت خوان رستم   هر یک نمادی از زندگی است

سپس برای نجات کاووس شاه به هاماوران حمله برد
و در نبردی سخت، کاووس را نجات داد .به همراه دیگر پهلوانان در جنگ هفت گردان شرکت نمود و بر افراسیاب پیروز شد

.در جستجوی رخش به سمنگان رفت و با تهمینه دختر شاه سمنگان ازدواج کرد و از وی صاحب فرزندی پسر به نام سهراب شد
واین دو هرگز همدیگر را ندیدند

که بعدها افراسیاب پدر و پسر را بی انکه یکدیگر را بشناسند به جنگ هم انداخت و رستم ناخواسته فرزند خود را کشت.

50793d1e6b5174b125e9202fc5e45f12
در لحظه مردن سهراب گفت ..ایکاش قبل از مردن رستم پدر خود را دیده بودم
داستان خود داری نوشدارو از طرف پادشاه وقت خود نمایشی جداگانه است

در جنگ هماون، اشکبوس پهلوان تورانی را از پای در اورد و تورانیان از ایرانیان سخت شکست خوردند.

به نبرد اکوان دیو رفت و او را کشت.برای رهایی بیژن به همراه دیگر پهلوانان ایرانی به توران رفت و او را نجات داد

.در نبردی با اسفندیار،که روئین تن بود وهیچ تیری بر او کارگر نبود با دیگر پهلوانان ایرانی،به یاری سیمرغ،تیری بر چشمان او زد و او را کشت…
زیرا چشمان افراسیاب تنها جائی بود که تیر بر ان کارگر بود

رستم سرانجام توسط برادر خود شغاد به چاهی افتاد که ته ان انباشته از نیزه و شمشیر بود و جان باخت،

اما پیش از مرگ ،شغاد را با تیری به درخت دوخت و انتقام خود را گرفت.

در تمام دلاوری هایش اسبش رخش به همراه او بود واسب رستم در تاریخ مشهور است
و در نهایت با وی به چاه افتاد و جان باخت.

پی نوشت((در دیگر داستانهای ایرانی،دو همسر به نام های دلنواز و شهربانو ارم و دو فرزند به نام های زر بانو و جهانگیر))نام برده اند که در شاهنامه نامی از انها نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *