رویای دیدنت
۲۰ تیر ۱۳۹۲
با توام
۲۰ تیر ۱۳۹۲

حرفی برای فریاد

حرفی برای فریاد، چون غسل در تن باد
مانند شبنمی بر، گلبرگهای میعاد
یک شعر ز غم گرفتن، در قحطی شکفتن
یک شکوه نامه از من، از خود به خود نوشتن
اشکی به پاکی رود، جاری شد و بیاسود
از تن خسته کم کرد، اما به درد افزود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *