تب داشتمدلم به کوچه دویدباران می آمدکسی چتر بدستش داداما اودریا را می خواست..با همه در وگهر هایشدریا دور بودو چتر ها زیاد ….من چتری جز عشق نداشتم !!!!!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ