نمی دانی پنجره از قاب چشمدر کوله بار جاده سال ها تب باران دارد و انگشتی مدام ،دنبال نشانه هااندام شب را زیرو رو می کندبوی تو کدام قسمت ذهنم را اشغال کردهکه گلوی فاصله ،در نبضِ بوسه هایت زندگی ست
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ