لبخند می زنم
اما مثل ته مانده ی یک فنجان قهوه
سرد و تلخم.
این لبخند نیست
تلخند است…!!
مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند
دیگر نگران داسها ..هم نیستم.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ