شمع
۱۶ اسفند ۱۳۹۳
نان خشکی
۱۷ اسفند ۱۳۹۳

زندگی را ورق بزن …

زندگی را ورق بزن …
هر فصلش را خوب بخوان ،
در فصل کاشت با بهار برقص ،
در فصل داشت با تابستان بچرخ ،
پس از برداشت در پاییز ،
روی برگهای خشگ هزار رنگ قدم بزن …
با زمستان کنار کرسی بنشین ،

11043001_854105087982203_5747266308679395994_n

شاهنامه بخوان …تا دیو سپید  غم را بدست رستم اسیر ببینی
فال حافظ بگیر
بگذار یوسف گمگشته ات باز اید ..وتو غم نخوری
استکان استکان چای را ،
به سلامتی نفس کشیدنت بنوش !

6
با قند وشیرینی لبخندت

همه نورخورشید ببلع .بگذار ترا دراغوش گرمش بگیرد
حتی از بعضی اغوشها گرمتر ولذت بخش تره
نسیم  صبح را با همه وجودت  حس کن
بگذار تنت را ببوسد ..صورتت را
بگذار نسیم با موهات عشقبازی کند
تو هم رخ گل را ببوس ..
صورتت را تو گلها فروکن ..نفس بکش ..نفس …..

11050698_618074321656604_1147590283330418072_n

همه را ببوس  مادر ..پدر فرزند وشریک زندگیت را
اواز بخوان . دلی دلی کن .نترس صدات را دیگران بشنوند..دیگرا را ول کن ..
ماسک را از صورتت بردار ..خودت باش
مبادا مبادا مبادا …
زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری … !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *